عکس: از منابع باز
روانشناسان هشدار می دهند: اگر شوهر شما به طور سیستماتیک از این 11 عبارت استفاده می کند، این نشان دهنده بحران عمیق اعتماد است.
منبع:
اعتماد پایه و اساس ازدواج است که نه تنها با خیانت، بلکه با کلمات معمولی از بین می رود. روانشناسان 11 عبارت انتقادی را شناسایی کرده اند که از طریق آنها یک مرد کنترل کامل و جدایی عاطفی را نشان می دهد. دریابید که کدام جملات به نقطه بی بازگشتی برای یک زوج تبدیل می شود. تانگوی شما در این باره می نویسد.
طبق مطالعه ای از دانشگاه ایالتی میشیگان، اعتماد عنصر کلیدی هر رابطه، به ویژه روابط زناشویی است. این مبتنی بر مرزهای مشخص، ارتباطات خوب، صداقت، مسئولیت پذیری و تمایل به سخاوتمندی در روابط است.
اعتماد در چیزهای کوچک روزمره شکل می گیرد، اما می تواند به همان سرعت ناپدید شود.
استفاده شوهر از عبارات خاص نشانگر عدم اعتماد کامل به همسرش است – این حتی در مکالمات معمولی و در نگاه اول موقعیت های بی اهمیت به وضوح قابل مشاهده است. وقتی اعتماد از بین می رود، صمیمیت، احساسات عاشقانه، صمیمیت و تعهد همراه با آن آسیب می بیند.
اگر شوهری از این 11 عبارت استفاده کند، اصلاً به همسرش اعتماد ندارد.
“تو نمیتونی اینو بپوشی”
مطالعه ای که در مجله Contemporary Sociology Journal of Reviews منتشر شد نشان داد که زنان اغلب هویت خود را از طریق لباس بیان می کنند. تلاش برای کنترل ظاهر شریک زندگی یا محدود کردن ابراز وجود می تواند باعث شود او احساس شرم، اضطراب و احساس بی اعتمادی کند.
کنترل کمد لباس یک زن استقلال او را از بین می برد. وقتی مردی نگران است که یک لباس “تحریک آمیز” به نظر برسد، یا نشان دهنده بی اعتمادی او به شریک زندگی اش است یا مسئولیت ترس های خود را به افراد غریبه منتقل می کند.
“پس گوشیت را به من نشان بده”
بر اساس مطالعه ای که توسط Computers in Human Behavior انجام شده است، حتی وجود معمولی یک گوشی هوشمند می تواند بر کیفیت ارتباطات تأثیر منفی بگذارد. و زمانی که گوشی به ابزاری برای چک و سوء ظن تبدیل می شود، منجر به احساس بیگانگی و سردی عاطفی می شود.
بنابراین، عبارت «گوشی خود را به من نشان بده» که از روی حسادت یا ناامنی گفته می شود، دلیل مستقیمی بر عدم اعتماد شوهر به همسرش است.
“میدونم دروغ میگی”
جملاتی مانند “می دانم که دروغ می گویی” یا “به نظر گناهکار می آیی” برخی از آشکارترین ابراز بی اعتمادی هستند. در چنین شرایطی، یک مرد رویارویی را به عنوان راهی برای کنترل انتخاب می کند – هم در لحظات کوچک روزمره و هم در هنگام درگیری های جدی.
اگرچه عدم اطمینان گاهی اوقات میل به کار روی یک رابطه را تحریک می کند، چنین زبانی فقط فاصله بین شرکا را عمیق تر می کند.
“اینم یه بهانه دیگه”
پس از خیانت یا از دست دادن اعتماد، دیالوگ تقریباً همیشه دشوار است. شک و تردید طبیعی است. اما وقتی شوهر به طور مکرر به تلاش های همسرش برای توضیح چیزی با «این یک بهانه دیگر است» پاسخ می دهد، این فقط بحران را بدتر می کند.
چنین کلماتی از بازگرداندن اعتماد جلوگیری می کند و زن را مجبور می کند با احساس شرم و گناه زندگی کند که با صراحت و گفتگوی صمیمانه می توان بر آن غلبه کرد.
“چرا این کار را کردی؟”
سؤالات و تقاضاهای مداوم برای توضیح در هر مرحله اغلب نشان دهنده عدم اعتماد کامل است. یک مرد شریک زندگی خود را مجبور می کند که نه از روی نگرانی، بلکه برای کنترل بهانه بیاورد.
اگرچه این رویکرد ممکن است به طور موقت مردی را که در حال تجربه درد یا عدم اطمینان است آرام کند، تلاش برای کنترل کامل همیشه پیامدهای مخربی دارد.
“مهم نیست”
بر اساس مطالعه روابط شخصی، جدایی عاطفی پس از از دست دادن اعتماد اغلب به “نقطه بی بازگشت” در ازدواج تبدیل می شود. اگر یک شریک از بحث در مورد مشکلات اجتناب کند و نمی خواهد روی آنها کار کند، چنین رابطه ای تقریبا آینده ای ندارد.
به همین دلیل است که عبارت “مهم نیست” یک علامت خطر جدی و نشانه بی اعتمادی عمیق است.
“من نمی خواهم در مورد آن صحبت کنم”
هنگامی که اعتماد از بین رفت، ابتدا ارتباط از بین می رود. فرد سعی می کند با انتخاب انزوا و موقعیت دفاعی از خود در برابر دردهای مکرر محافظت کند که تنها بیگانگی را افزایش می دهد.
در نتیجه، تمام “دیوارها” برپا می شوند و گفتگوهای لازم برای بازگرداندن اعتماد تقریبا غیرممکن می شود.
“به من دست نزن”
وقتی اعتماد از بین می رود، همه چیز از بین می رود – از صمیمیت فیزیکی گرفته تا تماس عاطفی. بدون این پایه، شرکا نمی توانند به طور هماهنگ با هم رشد کنند.
همانطور که فارست تالی روانشناس بالینی اشاره می کند، اعتماد صمیمیت را عمیق تر می کند. در غیاب آن، حتی لمس های ساده به عنوان ناراحتی تلقی می شود. مردی که از لحاظ عاطفی احساس امنیت نمی کند، با استفاده از عباراتی مانند “به من دست نزن”، خود را می بندد و از صمیمیت اجتناب می کند.
چگونه می توانم به شما اعتماد کنم بعد از …
پس از یک خیانت جدی، اعتماد اغلب به طور کامل از بین می رود. مردی که هرگز نتوانسته آن را بهبود بخشد، بارها و بارها از عبارت “چگونه می توانم به تو اعتماد کنم بعد از …” استفاده می کند، حتی اگر ادعا کند که قبلا “به راه خود ادامه داده است.”
بخشش تنها زمانی تنش را کاهش می دهد که صادقانه باشد. اگر اشتباهات گذشته دائماً به عنوان استدلال مورد استفاده قرار گیرند، بخشش واقعی رخ نداده است.
“من درگیر این نیستم”
زوج هایی که توانسته اند اعتماد را بازگردانند، در مورد خیانت به تفصیل بحث می کنند و با هم در مورد عواقب آن کار می کنند. اگر مردی مرتباً بگوید: «من در این کار دخالتی ندارم»، احتمالاً رابطه به نقطه شکست نزدیک میشود.
اگرچه ممکن است بحران با خیانت شروع شده باشد، اما وخامت بیشتر اوضاع به دلیل کناره گیری عاطفی شوهر است.
“من نباید این را بخواهم”
پس از از دست دادن اعتماد، یک مرد اغلب انتظارات بالا یا غیر واقعی دارد. حتی پس از عذرخواهی و تلاش برای حرکت به جلو، ممکن است انتظار داشته باشد همسرش «ذهن او را بخواند» یا مدام درد او را جبران کند.
بازگرداندن اعتماد زمان می برد، اما چنین خواسته هایی فقط فاصله را عمیق تر می کند. به همین دلیل است که عبارت “من نباید این را بخواهم” نه تنها نشان دهنده بی اعتمادی، بلکه ناامنی عمیق درونی است.
سایت امن نیست! همه داده های شما در معرض خطر هستند: گذرواژه ها، سابقه مرورگر، عکس های شخصی، کارت های بانکی و سایر داده های شخصی توسط مهاجمان استفاده می شود.
